اين كتاب كه مترجم جا به جا از آن به عنوان "يادداشت های تاريخی" نام می برد، نوشته هايی است كه افراد گوناگون، از فرمانروايان و رجال و شخصيت ها ...
اين كتاب كه مترجم جا به جا از آن به عنوان "يادداشت های تاريخی" نام می برد، نوشته هايی است كه افراد گوناگون، از فرمانروايان و رجال و شخصيت ها، تا نزديكان و آشنايان و حتی خدمتگذاران آن ها، آن را به رشته ی تحرير درآورده اند، و اين خود ويژگی در خور توجهی به كتاب و مطالب آن می دهد و ما را با چهره های بيشماری آشنا می سازد. داستان از زمان "لويی چهاردهم" برادر "لويی سيزدهم" آغاز می شود كه در ابتدای نوجوانی فرمانروای سرزمينی می گردد كه كاردينال "ريشيليو" با پنجه های پولادين آن را سر و سامان داد و اداره كرد تا مادر پادشاه (لويی چهاردهم) به ياری "مازارن" نگهدار و نگهبانش باشند و بعد كه خود به رشد رسيد و به كشورگشايی پرداخت، خود را خورشيدی كه هرگز غروب نمی كند به مردم نماياند و چنان دير زيست كه وليعهد و ديگر فرزندان شرعی اش چشم از جهان پوشيدند و لويی پانزدهم، نوه اش، جانشين او شد. اين كتاب سراسر سياه و تيره نيست، جلوه هايی از روشنايی و انسانيت، آثار شگفت انگيزی از مهر و محبت و شفقت انسانی و بوی خوش زندگی آدميان را هم دارد.
We are using technologies like Cookies and process personal data like the IP-address or browser information in order to personalize the content that you see. This helps us to show you more relevant products and improves your experience. we are herewith asking for your permission to use this technologies.