باز یک صبح دیگر و باز دلهرهی کشدار و چسبناک چون دیروز و چون پریروز...اما از ادامه دادن این آهنگ ذهنی منصرف شد. از کنار دریچه کنار رفت و سع ...
باز یک صبح دیگر و باز دلهرهی کشدار و چسبناک چون دیروز و چون پریروز...اما از ادامه دادن این آهنگ ذهنی منصرف شد. از کنار دریچه کنار رفت و سعی کرد خوب و درست و روشن بیندیشد. کسی یا کسانی بودند که ظاهرا قصد داشتند او را بکشند. اما این یا اینها عجلهای هم نداشت. این کار را با طمانینه، خونسرد و آرام انجام میداد. شبیه یک حرفهای، اما اگر فرار بود یک حرفهای این کار را انجام دهد باید تا به حال مرده باشد...
We are using technologies like Cookies and process personal data like the IP-address or browser information in order to personalize the content that you see. This helps us to show you more relevant products and improves your experience. we are herewith asking for your permission to use this technologies.