نویسنده در این کتاب مفهوم تنهایی و غم جدایی را برای نوجوانان با شیوه ای جالب و در قالب داستانی کوتاه بازگو می کند. داستان این کتاب این گ ...
نویسنده در این کتاب مفهوم تنهایی و غم جدایی را برای نوجوانان با شیوه ای جالب و در قالب داستانی کوتاه بازگو می کند. داستان این کتاب این گونه آغاز می شود: هنگامی که گله ای اسب را به کنار رودخانه برده بودند تا آن ها را بشورند، اسب سفید از گله جدا شده بود و به سیبستان رفته بود. صاحب اسب تا شب دنبال اسب گم شده، در کنار رودخانه مانده بود و سپس رفته بود. اسب سفید تا سپیده ی صبح زیر درختان سیب راه رفته بود. اسب تنها بود. سیب های درختان را چیده بودند. سیب ها را در سبدها ریخته بودند و به شهر برده بودند. در سیبستان فقط یک سیب سرخ بر شاخه مانده بود ... ( برای گروه سنی د، ه )
We are using technologies like Cookies and process personal data like the IP-address or browser information in order to personalize the content that you see. This helps us to show you more relevant products and improves your experience. we are herewith asking for your permission to use this technologies.
