نویسنده در این رمان به سراغ (ترنس) ها رفته است؛ کسانی که به قول نویسنده در پیله ای قرار گرفته اند و در حال پروانه شدن هستند. در خلقت آنها تغی ...
نویسنده در این رمان به سراغ (ترنس) ها رفته است؛ کسانی که به قول نویسنده در پیله ای قرار گرفته اند و در حال پروانه شدن هستند. در خلقت آنها تغییراتی ایجاد شده که در زندگی عادی با جنسیت خود مشکل دارند و باید مراحلی را طی کرده و در نهایت تغییر جنسیت دهند. در بخشی از متن کتاب می خوانیم؛ حالا كه خودش بی خيال حرف و حديث و به قول مادرش آبروی خانواده شده بود و می خواست خود واقعی اش را زندگی كند هر كسی از راه می رسيد، برچسب خودخواه را محكم به پيشانی اش ميخ می كرد. انگار بقيه يادشان رفته بود او هم حق زندگی دارد. انگار عادت كرده بودند در تمام عمر برايش تعيين تكليف كنند. چيز زيادی نمی خواست، فقط آرزويش پروانه شدن بود. چقدر بد كه مجبور بود زمين و زمان را به هم بدوزد تا هويتی را كه خودش به آن ايمان داشت، در مغز بقيه فرو كند.
We are using technologies like Cookies and process personal data like the IP-address or browser information in order to personalize the content that you see. This helps us to show you more relevant products and improves your experience. we are herewith asking for your permission to use this technologies.