من مهسا هستم...
دختر چهاردهسالهای که بهخاطر یک اشتباه، مجبور شدم با چشمچرانترین مرد محلهمان نامزد کنم!
بهناچار باید شلختگی و ک ...
من مهسا هستم...
دختر چهاردهسالهای که بهخاطر یک اشتباه، مجبور شدم با چشمچرانترین مرد محلهمان نامزد کنم!
بهناچار باید شلختگی و کثیفبودن مردی را تحمل میکردم که هیچ علاقهای به او نداشتم، اما درست روز عروسیمان وقتی او را در لباس دامادی دیدم، برایم اتفاقاتی افتاد که...
این داستان پاشنهبلند را بخوانید و پس از پایان، به این سرگذشت کمی دقیقتر بیندیشید...
We are using technologies like Cookies and process personal data like the IP-address or browser information in order to personalize the content that you see. This helps us to show you more relevant products and improves your experience. we are herewith asking for your permission to use this technologies.