با وقوع انقلاب مشروطه و تأسیس دولت جدید، تاریخ ایران وارد دوران آستانهای خود و شاهد هم زمانی امور ناهمزمان شد. این پدیده از یک سو، مقدم ...
با وقوع انقلاب مشروطه و تأسیس دولت جدید، تاریخ ایران وارد دوران آستانهای خود و شاهد هم زمانی امور ناهمزمان شد. این پدیده از یک سو، مقدمات گسست و از دیگر سو، زمینۀ پیوست زبان و نظام مفاهیم دورۀ قدیم و جدید را در ساحت مفهوم دولت مهیا کرد. ضرباهنگ تند زمان مدرن، معانی نوین دولت را در قالب مفاهیم و واژگان زبانیِ زمان کُندِ سنت ریخت و لایۀ معنایی کاملاً متفاوتی با لایههای معنایی قدیم دولت به وجود آورد. در چالش و تنازع میان دو مفهوم قدیم و جدید، لاجرم مفهوم دولت، دچار ابهام، بحران و ایهام گردید؛ بحرانی که بنیاد دیگر بحرانهای تاریخ معاصر بود. بررسی این بحران و لایهلایهشدگی معنایی و سیر تحول معناشناختی و پارادیمیک مفهوم دولت در متن منابع زبانی و نیز در بستر تاریخ اجتماعی و سیاسی دوران آستانهای ایران، محور اصلی پژوهش حاضر است. این پژوهش آشکار میسازد که مشروطه در فاهمه ایرانی مفهومی خلقالساعه نبوده و از چند دهه قبلتر، لایههای معنایی آن در ذهن و زبان ایرانی ظهور یافته است.
We are using technologies like Cookies and process personal data like the IP-address or browser information in order to personalize the content that you see. This helps us to show you more relevant products and improves your experience. we are herewith asking for your permission to use this technologies.