دن كيشوت نجيب زاده ايست كه در دوراني كه شواليه گري (عياري و پهلواني قرون وسطايي) ديگر رونقي ندارد مي خواهد بساط پهلواني علم كند. قصد او اين ...
دن كيشوت نجيب زاده ايست كه در دوراني كه شواليه گري (عياري و پهلواني قرون وسطايي) ديگر رونقي ندارد مي خواهد بساط پهلواني علم كند. قصد او اين است كه به اوهام و تخيلات خود، كه در نتيجه ي شب و روز خواندن داستانهاي پهلواني در ذهن او خانه كرده است، صورت واقعيت بخشد. با آنكه توان آن ندارد كه مگسي را از خود براند، زره مي پوشد و كلاهخود بر سر مي گذارد و زوبين در دست و شمشير بر كمر بر اسبي ناتوان تر از خود سوار مي شود و در جستجوي حوادث و ماجراهاي پهلواني سر به دشت و بيابان مي نهد. دن كيشوت بي هدف نيست و افكار و آرمانهاي عالي دارد، ولي چون واقعيت ها با او سر ياري ندارند و زندگي با انديشه هاي او جور در نمي آيد، به جنگ واقعيت مي رود. نبرد تن به تن او با آسياب هاي بادي زنده ترين نمونه ي درافتادن خودسرانه و كوركورانه ي او با مظاهر عيني و واقعي حيات است.
We are using technologies like Cookies and process personal data like the IP-address or browser information in order to personalize the content that you see. This helps us to show you more relevant products and improves your experience. we are herewith asking for your permission to use this technologies.