در يك روز پائيزي، باد تندي وزيدن گرفت. باد با خود دانه ي كوچكي آورد، دانه در دشتي سرسبز كنار جوي آبي در خاك فرو رفت. باد از دانه خداحافظي كرد ...
در يك روز پائيزي، باد تندي وزيدن گرفت. باد با خود دانه ي كوچكي آورد، دانه در دشتي سرسبز كنار جوي آبي در خاك فرو رفت. باد از دانه خداحافظي كرد و دانه كه احساس خستگي مي كرد، به خواب زمستاني فرو رفت. او خواب هاي خوشي از بهار مي ديد... (به زبان هاي فارسي، كردي و انگليسي و با كاغذ گلاسه)
We are using technologies like Cookies and process personal data like the IP-address or browser information in order to personalize the content that you see. This helps us to show you more relevant products and improves your experience. we are herewith asking for your permission to use this technologies.
