در اين رمان سرگذشت سه نسل روايت مي شود. "هانا" مادر بزرگ "آنا" زني بوده كه با مشكلات بسيار، سال هاي قحطي و جنگ را پشت سر گذاشته همچنان تسليم د ...
در اين رمان سرگذشت سه نسل روايت مي شود. "هانا" مادر بزرگ "آنا" زني بوده كه با مشكلات بسيار، سال هاي قحطي و جنگ را پشت سر گذاشته همچنان تسليم دشواري هاي زندگي است؛ از اين رو، به رغم قدرت فراوان در تحمل مشكلات و مسئوليت پذيري، فاقد عصيان عليه قيد و بندهاي زندگي است. ازدواج دوم او نيز از مشكل او هيچ نمي كاهد. اما "يوهانا" - مادر آنا - اكنون به بيماري فراموشي دچار شد. و در اصل حلقه واسطه زندگي آنا و هاناست. او هر از گاهي در بستر بيماري، خاطراتش را مرور مي كند. از طرفي آنا ميل دارد نكات بيشتري از زندگي مادر و مادر بزرگ بداند. او مي خواهد بداند زندگي صد سال پيش در روستا چگونه بوده است؛ همچنين مي خواهد احساس مادرش را پس از مرگ پدر، دريابد و اين كه چرا او نيز عليه زندگي ملال انگيز خانه داري عصيان نكرد. "آنا" شخصيتي تحصيل كرده و شهرنشين است. او از اين كه نمي تواند زندگي سخت مشترك را تحمل كند طلاق مي گيرد و ...
We are using technologies like Cookies and process personal data like the IP-address or browser information in order to personalize the content that you see. This helps us to show you more relevant products and improves your experience. we are herewith asking for your permission to use this technologies.