داستان،
در آن باغ كوچك سارا و مادر و پدرش تنها نبودند. سارا هر روز به گلها آب مي داد و مادرش براي پرنده ها، مرغها و خروسها دانه مي ريخت. فقط ...
داستان،
در آن باغ كوچك سارا و مادر و پدرش تنها نبودند. سارا هر روز به گلها آب مي داد و مادرش براي پرنده ها، مرغها و خروسها دانه مي ريخت. فقط يك خروس كوچك بود كه به سارا گفته بود كه دوست دارد آن طرف ديوار باغ به كوچه بپرد و ببيند كه چه خبر است.
We are using technologies like Cookies and process personal data like the IP-address or browser information in order to personalize the content that you see. This helps us to show you more relevant products and improves your experience. we are herewith asking for your permission to use this technologies.