مجموعه داستانهاي اسپانيايي. در يك روز گرم و بي باران، يك دندانپزشك تجربي طبق معمول مشغول كار دندانسازي شد. در اين هنگام، شهردار به علت دند ...
مجموعه داستانهاي اسپانيايي. در يك روز گرم و بي باران، يك دندانپزشك تجربي طبق معمول مشغول كار دندانسازي شد. در اين هنگام، شهردار به علت دندان درد شديد به او مراجعه كرده و دندانپزشك دندانش را كشيد. شهردار بدون خداحافظي خارج شد و پولي نپرداخت..
We are using technologies like Cookies and process personal data like the IP-address or browser information in order to personalize the content that you see. This helps us to show you more relevant products and improves your experience. we are herewith asking for your permission to use this technologies.