داستان كودكان،
ملخ جواني بود كه در مزرعه اي زندگي مي كرد. او مرتب از ملخ هاي پيرت مي پرسيد: "چرا آسمان آبي است. چرا آب رودخانه از رفتن خسته ن ...
داستان كودكان،
ملخ جواني بود كه در مزرعه اي زندگي مي كرد. او مرتب از ملخ هاي پيرت مي پرسيد: "چرا آسمان آبي است. چرا آب رودخانه از رفتن خسته نمي شود.
چرا درخت سبز است. باد از كجا مي آيد." و هيچ ملخي نمي توانست جواب او را بدهد.
We are using technologies like Cookies and process personal data like the IP-address or browser information in order to personalize the content that you see. This helps us to show you more relevant products and improves your experience. we are herewith asking for your permission to use this technologies.