داستان كودكان،
سرزميني نزديك رودخانه خروشاني بود كه مردم آنجا همه همديگر را دوست مي داشتند. اصلا" دروغ نمي گفتند، حسود نبودند، بيمار نمي ...
داستان كودكان،
سرزميني نزديك رودخانه خروشاني بود كه مردم آنجا همه همديگر را دوست مي داشتند. اصلا" دروغ نمي گفتند، حسود نبودند، بيمار نمي شدند و هيچ كودكي گريه نمي كرد. اسم شهرشان را "نور و ستاره" گذاشته بودند.
We are using technologies like Cookies and process personal data like the IP-address or browser information in order to personalize the content that you see. This helps us to show you more relevant products and improves your experience. we are herewith asking for your permission to use this technologies.