اين كتاب به دو زبان فارسي و انگليسي با ورق گلاسه مي باشد.
داستان،
سفيد برفي شاهزاده اي زيبا بود، نامادري اش به زيبايي او حسادت مي كرد. او ...
اين كتاب به دو زبان فارسي و انگليسي با ورق گلاسه مي باشد.
داستان،
سفيد برفي شاهزاده اي زيبا بود، نامادري اش به زيبايي او حسادت مي كرد. او هر روز از آينه سحرآميزش مي پرسيد، "زيباترين زيبايان كيست؟" و او جواب مي داد "شما هستيد." ولي يك روز آينه ي سحرآميز جواب داد "من دوشيزه اي را مي بينم كه از تو زيباتر است." و ملكه با عصبانيت جواب داد "آو سفيد برفي است." نامادري به شكارچي خود دستور داد تا سفيد برفي را به جنگل ببرد و او را بكشد. او سفيد برفي را به جنگل برد ولي نتوانست او را بكشد و به او گفت تا فرار كند و ديگر هرگز باز نگردد.
We are using technologies like Cookies and process personal data like the IP-address or browser information in order to personalize the content that you see. This helps us to show you more relevant products and improves your experience. we are herewith asking for your permission to use this technologies.