«پول خون باویم» (پول خون بابا) با گویش یکی از مناطق استان مرکزی با عنوان وفسی قصه مرد فقیری است که برای گذران زندگی خود هر روز مجبور است برا ...
«پول خون باویم» (پول خون بابا) با گویش یکی از مناطق استان مرکزی با عنوان وفسی قصه مرد فقیری است که برای گذران زندگی خود هر روز مجبور است برای پیدا کردن کار از خانه خارج شود و یک روز که موفق به پیدا کردن کاری نمی شود در راه بازگشت به خانه خود متوجه مرغ و خروس های همسایه می شود و برای این که شرمنده خانواده خود نشود یکی از خروس ها را می دزد و به خانه می برد...
راوی: مینا غیاث آبادی فراهانی
We are using technologies like Cookies and process personal data like the IP-address or browser information in order to personalize the content that you see. This helps us to show you more relevant products and improves your experience. we are herewith asking for your permission to use this technologies.
