داستان تخیلی برای کودکان. کم رو خانم دست خودش نبود. خجالتی بود. خیلی ناجور و شدید کم رو بود. آن قدر خجالتی بود که هم خودش اذیت می شد و هم دیگر ...
داستان تخیلی برای کودکان. کم رو خانم دست خودش نبود. خجالتی بود. خیلی ناجور و شدید کم رو بود. آن قدر خجالتی بود که هم خودش اذیت می شد و هم دیگران را اذیت می کرد. یک جور عجیبی کم رو بود، یعنی باید گفت یک جور، کم رویی بیش از حد. در هر لحظه، هر کسی، هر چیزی به کم رو خانم می گفت، او مثل لبو سرخ می شد.
We are using technologies like Cookies and process personal data like the IP-address or browser information in order to personalize the content that you see. This helps us to show you more relevant products and improves your experience. we are herewith asking for your permission to use this technologies.