رمان نوجوانان.
غبار هفت رنگی به پا شد و دخترها به ...
رمان نوجوانان.
غبار هفت رنگی به پا شد و دخترها به صورت شعاعی از رنگین کمان از شکاف باریک روی دیوار بیرون رفتند. مانی چند لحظه خشک شده بود تا این که به خودش آمد و از دیوارهای کج و کوله ی چاه بالا رفت. به طبقه ی ششم رسید؛ دیو قبل از مانی آن جا بود و داشت ریش هایش را شانه می زد ...
We are using technologies like Cookies and process personal data like the IP-address or browser information in order to personalize the content that you see. This helps us to show you more relevant products and improves your experience. we are herewith asking for your permission to use this technologies.