این داستان جان مارچر است، مردی که تا زمانی که به یاد می آورد، این احساس را در سر می پروراند که رویدادی تغییر دهنده زندگی - حتی فاجعه بار - ما ...
این داستان جان مارچر است، مردی که تا زمانی که به یاد می آورد، این احساس را در سر می پروراند که رویدادی تغییر دهنده زندگی - حتی فاجعه بار - مانند یک حیوان جنگل در کمین اوست. سپس روز غم انگیزی فرا می رسد که در آن ماهیت واقعی وحشتناک جانور آشکار می شود.
گزیده:
گفتاری که در طول ملاقات آنها او را مبهوت کرد، به ندرت مهم است، زیرا احتمالاً فقط برخی از کلمات است که توسط خودش کاملاً بدون عمد گفته شده است - در حالی که آنها درنگ می کردند و پس از تجدید آشنایی به آرامی با هم حرکت می کردند. دوستان او را یکی دو ساعت قبل به خانه ای که در آن اقامت داشت برده بودند. مهمانی از بازدیدکنندگان در خانه دیگر، که او یکی از آنها بود، و به لطف آنها تئوری او، مثل همیشه، گم شدن او در میان جمعیت بود، به صرف ناهار دعوت شده بود. بعد از ناهار پراکندگی زیادی وجود داشت، همه به نفع انگیزه اصلی، منظره ای از خود آب و هوا و چیزهای خوب، ویژگی های ذاتی، تصاویر، میراث، گنجینه های همه هنرها، که این مکان را تقریباً معروف کرده بود. و اتاق های بزرگ آنقدر زیاد بود که میهمانان می توانستند به میل خود سرگردان شوند، از گروه اصلی فاصله بگیرند و در مواردی که چنین مسائلی را با جدیت آخر انجام می دادند، خود را به قدردانی ها و سنجش های مرموز بسپارند.
We are using technologies like Cookies and process personal data like the IP-address or browser information in order to personalize the content that you see. This helps us to show you more relevant products and improves your experience. we are herewith asking for your permission to use this technologies.