ما تازه به این خانه آمده ایم. خانة قبلیمان در یک روستا بود. آنجا هر روز عصر بچه ها به کوچه می آمدند و تا غروب با هم قایمموشک و بالابلندی بازی ...
ما تازه به این خانه آمده ایم. خانة قبلیمان در یک روستا بود. آنجا هر روز عصر بچه ها به کوچه می آمدند و تا غروب با هم قایمموشک و بالابلندی بازی میکردند. اما اینجا خانه ما در یک خیابان شلوغ است. اینجا بچه ها از ترس ماشینها جرات بیرون آمدن ندارند. کنار باغچة خالی ایستاده ام که با دوست جدیدم آشنا میشوم. میپرسم «اسمت چیست؟» میگوید «سایه» و با هم دوست میشویم. کتاب حاضر برای گروه سنی «ب» تهیه و تدوین شده است.(با کاغذ گلاسه وتصاویر رنگی)
We are using technologies like Cookies and process personal data like the IP-address or browser information in order to personalize the content that you see. This helps us to show you more relevant products and improves your experience. we are herewith asking for your permission to use this technologies.