«گفتا من آن ترنجم» شرح فراز و نشیب زندگی مولانا، محوری ترین شخصیت در عرفان فرهنگ ایرانی است. راوی داستان، حسام الدین چلبی است. مولانا د� ...
«گفتا من آن ترنجم» شرح فراز و نشیب زندگی مولانا، محوری ترین شخصیت در عرفان فرهنگ ایرانی است. راوی داستان، حسام الدین چلبی است. مولانا در اواخر عمر این پیرو خود را به عنوان خلیفه اش برمی گزیند که پس از درگذشت او، جانشینش می شود. راوی داستان گرچه همدلی کاملی با مولانا دارد اما روایت های واقع گرایانه ی او به نوعی با هم دلالت بر رویکرد ضد عرفانی نویسنده دارد. چیزی که «گفتا من آن ترنجم» را متمایز می کند روایت های تکان دهنده ای است که نشان می دهند مولانا آن طور هم که تصور می شود غیر قابل دسترس و بدون نقصان و خطا نیست. مولانا سه پسر به نام های سلطان ولد، علاءالدین و مظفرالدین دارد و نکته ی قابل تأمل این است که فقط یکی از این سه پسر، سلطان ولد، راه مولانا را ادامه می دهد و علاءالدین و مظفرالدین شیوه ای دیگر برای زندگی خود برمی گزینند؛ علاءالدین به فقاهت رو می آورد و مظفرالدین در دربار خزانه دار می شود. این وضعیت نشان می دهد مولانا صاحب نفوذ آن چنانی نبوده و حتی تمام پسران و همسر خود را نتوانسته با خود همراه کند. اما کوبنده ترین بخش «گفتا من آن ترنجم»، ماجرای عشق شمس به کیمیا خاتون دختر مولانا است؛ مولانا به این ازدواج رضایت می هد و کیمیا خاتون را به عقد شمس درمی آورد، اما پس از مدتی کیمیا خاتون به قتل می رسد.
We are using technologies like Cookies and process personal data like the IP-address or browser information in order to personalize the content that you see. This helps us to show you more relevant products and improves your experience. we are herewith asking for your permission to use this technologies.