در دهکده ي ساحلي و سوت وکور پور تهيون رازي نهفته است. پدر بزرگ ميا ناپديد ميشود و کسي علتش را نميداند.ميا و مادرش براي دلجويي از مادربزرگ به ...
در دهکده ي ساحلي و سوت وکور پور تهيون رازي نهفته است. پدر بزرگ ميا ناپديد ميشود و کسي علتش را نميداند.ميا و مادرش براي دلجويي از مادربزرگ به آن دهکده مي روند و ميا در آنجا با دختري به نام دي دوست ميشود،اما چرا به نظر ميرسد او با دي فاصله زيادي دارد؟چرا دي ادعا ميکند طوفاني سهمگين در راه است،در حالي که ميا آسمان را آبي ميبيند؟ آيا ميا ميتواند کليد اين راز را پيدا کند و قبل از اين کهزمان و امواج،آينده ي پدربزرگ را بشويند و ببرند،او را پيدا کند؟
We are using technologies like Cookies and process personal data like the IP-address or browser information in order to personalize the content that you see. This helps us to show you more relevant products and improves your experience. we are herewith asking for your permission to use this technologies.