رمان فارسی.
این کتاب از زندگی دختران و پسران جوان در عصر جدید و دنیای امروز حکایت دارد، از روزگار سایت ها و دنیای مجازی و نسلی که ارتباطات ...
رمان فارسی.
این کتاب از زندگی دختران و پسران جوان در عصر جدید و دنیای امروز حکایت دارد، از روزگار سایت ها و دنیای مجازی و نسلی که ارتباطات را به نوعی متفاوت از نسل های پیشین خود تجربه می کند. رمانی با ماجرایی پیوسته که گاه گاه خرده داستانی از دل آن جوانه می زند و پرسه ای در دنیای دیگر را به دنبال می آورد.
ایما وبلاگ نویس جوانی است که خبر اعدام مردی را به جرم قاچاق می شنود، مردی که سال ها نوشته هایش را خوانده و بی آنکه ملاقاتی با او داشته باشد نوعی احساس متفاوت هم چون علاقه را نسبت به او حس می کند، در حالیکه این خبر او را آشفته ساخته، دوست روزهای کودکی اش پیشنهاد کاری غیر منتظره را پیش رویش قرار می دهد و خبری شگفت انگیز را به گوشش می رساند…
قسمتی از متن کتاب:
دیدی گفتم برای تو آن یوسف وبلاگ نویس مهم تر است تا این یوسف نیمه مرده؟ اما باز این سوال بهتر از حماقت بقیه است. جواب دادنش هم تلخ نیست. راستش از صبح یک روزی به بعد نوشتنم نیامد. دیدم افتاده ام وسط حلقه ی بی معنایی از آدم ها. در صورتی تو را می خوانند که تو بخوانی شان. هیچ چیز از توی آن لایک ها در نمی آمد. نه پول، نه توجه مفید. تنهایی اش بدتر از هرجایی بود. از آمفتامین بدتر، وهم خالص بود. یک هیولایی که خوراکش زمان است. از تو هیچ چیز نمی خواهد جز زمان. عمرت را می جود. تازه قدر دنیای واقعی را دانستم. حتما جمله ی آخرم را قبل از ترک وبلاگ خواندی: “ دنیا به حدی از بی معنایی رسید که انسان فضای مجازی را برای استفراغ آدم ها توی خودشان ساخت. این طوری کم تر روی هم بالا می آوردند. ”»
« دنیای واقعی خودش یک توهم طولانی تر است. نه، اصلا یک تهوع طولانی…
We are using technologies like Cookies and process personal data like the IP-address or browser information in order to personalize the content that you see. This helps us to show you more relevant products and improves your experience. we are herewith asking for your permission to use this technologies.