رمان آمریکایی، بر اساس یک داستان واقعی.
بهار سال ۱۹۳۹ است و هر سه نسل خانواده یهودی کرک با وجود سایه جنگ بر سرشان، تلاش می کنند یک زندگی ...
رمان آمریکایی، بر اساس یک داستان واقعی.
بهار سال ۱۹۳۹ است و هر سه نسل خانواده یهودی کرک با وجود سایه جنگ بر سرشان، تلاش می کنند یک زندگی عادی داشته باشند، اما خیلی زود وحشت در سراسر اروپا همه گیر می شود و خانواده کرک از هم می پاشد و هر کدام از افراد خانواده مجبور می شوند راه خود را به تنهایی از میان آوار و مصیبت های جنگی بگشایند و پناه گاهی بجویند.
یکی از برادرها تبعید می شود، یکی تلاش می کند از اروپا فرار کند و همه با تمام سختی ها تلاش می کنند از مرگ نجات پیدا کنند. آن ها برای زنده ماندن دست به کارهای عجیب و خطرناکی می زنند. ساعت های طولانی گرسنگی می کشند، خود را جای مسیحیان جا می زنند و ... اما اراده قوی برای زنده ماندن و نبوغ و قدرت درونی شان آن ها را به پیش می راند تا رمان «خوش شانس تر از همه بودیم» شکل بگیرد.
جورجیا هانتر در این اثر نشان می دهد که چگونه روح آدمی می تواند در رویارویی با تاریک ترین لحظه ها تاب آورد و همچنان جوان و سرزنده بماند.
We are using technologies like Cookies and process personal data like the IP-address or browser information in order to personalize the content that you see. This helps us to show you more relevant products and improves your experience. we are herewith asking for your permission to use this technologies.