همواره در تاریخ، خوانده یا شنیدهایم که چنگیزخان و قوم مغول، غارتگر و خونریز بودند و سراسر ویرانی و مصیبت به بار آوردند اما لازم است ز ...
همواره در تاریخ، خوانده یا شنیدهایم که چنگیزخان و قوم مغول، غارتگر و خونریز بودند و سراسر ویرانی و مصیبت به بار آوردند اما لازم است زندگی و دستاوردهای چنگیز خان را بار دیگر با نگاهی دیگر بخوانیم. اگر چنگیز خان را چهرهی خونریز تاریخ میشناسید، باید «چنگیز خان و شکلگیری دنیای مدرن» را بخوانید تا نظرتان درمورد او تغییر کند.
این کتاب را جک مکآیور ودرفورد، تاریخپژوه امریکایی، و استاد سابق مردمشناسی کالج مکالستر در مینهسوتا نوشته و کامبیز تکاپومنش، آن را ترجمه کرده است. ودرفورد، در این کتاب، چنگیز خان را بهعنوان عامل پدیدآمدن بسیاری از زیرساختهای اجتماعی، اقتصادی، علمی و... در جهان و سبب دگرگونی مسیر تاریخ معرفی میکند.
تواناییهای گسترده و نبوغ ویژهای که رهبر مغولها داشت، سبب ایجاد یک نظم نوین جهانی و گسترش قانونمندی در جهان شد. چنگیز خان قانون را بر رأی و نظر خود ارجح میدانست. ودرفورد با استناد بر منابع و شواهد تاریخی، نشان میدهد که حکومت مغولها چگونه مرزهای خلاقیت، علم و دانش، فناوری، و آزادی بیان و اندیشه را جابهجا کرده بود.
تموچین، یا همان چنگیز خان، اولین امپراتوری مغول بود که بین سالهای ۱۱۵۵ تا ۱۱۶۷ میلادی متولد شد. او بزرگترین فرزند یسوکای بهادر، رئیس مغول طایفه بورجیگین، و هوئلون، زنی از اولخونودها، بود.
چنگیز خان تا هنگام مرگش، حدود ۲۰ سال بر امپراتوری مغول حکومت کرد و بخش اعظم عمر خود را به متحدسازی قبایل مغول گذراند، پس از آن مجموعهای از لشکرکشیهایی را به راه انداخت و بر بخشهای وسیعی از چین و آسیای مرکزی چیرگی یافت.
ارتش مغول طی بیستوپنج سال سرزمینها و مللی را تحت سلطهی خود درآورد که وسیعتر و پرجمعیتتر از فتوحات امپراتوری روم طی چهارصد سال بودند. چنگیز خان بههمراه پسران و نوادگانش پرجمعیتترین تمدنهای قرن سیزدهم میلادی را به تسخیر خود درآوردند. اگر فتوحات چنگیز خان را از جنبهی تعداد افراد شکستخورده، یا تعداد کشورهای تسخیرشده، یا وسعت سرزمینهای فتحشده ارزیابی کنیم، او در تمامی موارد بیش از دو برابر هرکدام از دیگر فاتحان تاریخ به پیروزی رسیده است.
در طول قرن سیزدهم، سوارهنظام چنگیز خان با حملات خود مرزهای جهان را تغییر داد. معماری او بهمعنای ساخت بناهای سنگی نبود، بلکه ساخت ملتها را شامل میشد.
چنگیز خان اصرار داشت قانون با حاکمان و حقیرترین چوپانان یکسان برخورد کند. او در سطح قلمروی خود آزادیهای مذهبی را برقرار کرد، اما درعینحال از پیروان تمام مذاهب در قلمرواش وفاداری مطلق طلب میکرد.
We are using technologies like Cookies and process personal data like the IP-address or browser information in order to personalize the content that you see. This helps us to show you more relevant products and improves your experience. we are herewith asking for your permission to use this technologies.