نویسنده در این اثر با بررسی ساختار منطق هگل و سرمایه مارکس، معتقد است که شاید مارکس تنها منطق هگل را مانند ابزاری کمکی برای ارائه و توضیح م ...
نویسنده در این اثر با بررسی ساختار منطق هگل و سرمایه مارکس، معتقد است که شاید مارکس تنها منطق هگل را مانند ابزاری کمکی برای ارائه و توضیح مطلب خودش برگزیده باشد، در حالی که این چارچوب منطقی اهمیت هستی شناختی دارد.
آرتور با درک اهمیت و خاص بودن اقتصاد پولی در «دیالکتیک جدید و سرمایه» نشان می دهد که در واقع، بین ایده هگل و روابط ساختاری کالاها، پول و سرمایه همبستگی وجود دارد اما این همبستگی فقط به دليل خصوصیت های بسيار ویژه اقتصاد پولی ايجاد می شود. وی در این کتاب دیالکتیک مارکس را هم هنگامی ایجابی و انتقادی می داند که نشان می دهد پول موجب گسترش عظیم فعالیت اقتصادی فراسوی معاملات پاياپای شده است و در همان حال، نشان می دهد كه نظام پولی ما را تابع سلطه ی نیروهای بیگانه می كند.
We are using technologies like Cookies and process personal data like the IP-address or browser information in order to personalize the content that you see. This helps us to show you more relevant products and improves your experience. we are herewith asking for your permission to use this technologies.