رمان فارسی.
این کتاب داستان نیایش را در خود جای داده، دختر جوانی که چهل روز است مرد زندگی اش را از دست داده و حالا دیگران او را منحوس می داد ...
رمان فارسی.
این کتاب داستان نیایش را در خود جای داده، دختر جوانی که چهل روز است مرد زندگی اش را از دست داده و حالا دیگران او را منحوس می دادند. نیایش باید عادت کند به نبود ارشا، باید تنها بودن را بپذیرد، باید او را کنج دلش بگذارد و به جوانی اش رحم کند. اما آیا ساده است کسی را که همه اینده ات را با او متصور بودی به کنجی برانی، آیا می شود عشق را فراموش کنی؟! همه چیز غم بار و رنج آور پیش می رود و ناگهان اتفاقی عجیب رقم می خورد، اتفاقی باور نکردنی که بیشتر به خواب می ماند تا بیداری، بیشتر به رویا شبیه است تا واقعیت. نیایش مردی را ملاقات می کند که خود را فردوس می نامد، مردی که همه چیز را درباره ی دختر می داند و انگار تنها نیایش است که می تواند او را ببیند!
We are using technologies like Cookies and process personal data like the IP-address or browser information in order to personalize the content that you see. This helps us to show you more relevant products and improves your experience. we are herewith asking for your permission to use this technologies.