رضا فرم این بیست فصل کوتاه از کتابش را از نمایشنامه ی رقص، نوشته ی نمایشنامه نامه نویس انتهای قرن نوزدهم و ابتدای قرن بیستم؛ آرتور شنیتسلر ...
رضا فرم این بیست فصل کوتاه از کتابش را از نمایشنامه ی رقص، نوشته ی نمایشنامه نامه نویس انتهای قرن نوزدهم و ابتدای قرن بیستم؛ آرتور شنیتسلر، وام می گیرد، در حالی که شعر بورخس محتوایشان را به آنها می بخشد. همانطور که از داستانی به داستان دیگر منتقل می شویم ، از برقراری ارتباط مجدد با یکی از آشنایان قدیمی خود در یک صحنه قبلی ، هیجان زده می شویم ، نمی توانیم به این شخصیت های درمانده کمک کنیم اما می توانیم اعتراف کنیم که در این کمدی انسانی افکار ، آرزوها ، اقدامات گذرا و ... شخصیت ها را به خوبی درک می کنیم. ما هم همین جا هستیم. در همین موقعیت. ترس ها و اشتباهاتی که آن ها دارند را ما نیز داریم و هر روز مرتکبشان می شویم ، اما قادر نیستیم تجربیاتمان را با چنین دقت و دلسوزی ای ارائه کنیم. کاری که رضا در این کتاب کمدی و در عین حال تراژدی به خوبی از پسش برمی آید.
We are using technologies like Cookies and process personal data like the IP-address or browser information in order to personalize the content that you see. This helps us to show you more relevant products and improves your experience. we are herewith asking for your permission to use this technologies.