روزی در جنگل خرسی از خانه‌اش فاصله گرفت و به راه دور و درازی رفت. او دنبال غذا می‌گشت و هوا هم حسابی سرد شده بود. پس تصمیم گرفت تا به خانه‌ا ...
روزی در جنگل خرسی از خانه‌اش فاصله گرفت و به راه دور و درازی رفت. او دنبال غذا می‌گشت و هوا هم حسابی سرد شده بود. پس تصمیم گرفت تا به خانه‌اش برگردد. اما متوجه شد که در جنگل گم شده و نمی‌تواند خانه‌اش را پیدا کند به همین خاطر حسابی می‌ترسد، دوستان خرسی که نگران او شده بودند تصمیم می‌گیرند تا در جنگل جست‌وجو کنند و او را پیدا کنند...
We are using technologies like Cookies and process personal data like the IP-address or browser information in order to personalize the content that you see. This helps us to show you more relevant products and improves your experience. we are herewith asking for your permission to use this technologies.
4 (0 تصنيف من قبل مستخدمينا)
