ژنرال، قصهی محلهی اتابک تهران است، اما فقط همین نیست؛ قصهی پرتکرار و همیشه تازهی جنگ کهنه و نو است؛ نمایش نیروی عصیانگر و عدالتخو ...
ژنرال، قصهی محلهی اتابک تهران است، اما فقط همین نیست؛ قصهی پرتکرار و همیشه تازهی جنگ کهنه و نو است؛ نمایش نیروی عصیانگر و عدالتخواه جوانی علیه ساختارهای قدرت محلی و سنتهاست. زهرا گودرزی در اولین رمانش گام بلندی برداشته است: خلق شخصیتهای زنده و ماجراهای پرافت و خیزی که از سر میگذرانند.
ظهور نویسندهای داستانبلد و تازهنفس را به ادبیات ایران نوید میدهد. نوجوانی بازیگوش، کنجکاو و باهوش به همراه پدربزرگ و مادربزرگش در خانهای محقر زندگی میکند؛ پدرش اسیر اعتیاد است، و پدربزرگش سالهاست به زیرزمین خانه کوچیده و غیر از دو چشم در تاریکی و صدایی گاه و بیگاه، اثری از او در زندگی آنها دیده نمیشود. روزی پدر، بعد از مدتی گم و گور شدن، به خانه برمیگردد و مرافعهای را با باقی خانواده شروع میکند؛ دعوا بالا میگیرد و اتفاقهایی رخ میدهد، کسانی آسیب میبینند، و همهی اینها آغازگر تغییراتی در پسر میشود. او حالا با چهرهای عریان زندگی روبهرو شده است و فکر میکند که میتواند و باید نقشی در آینده خودش و باقی همقطارانش ایفا کند؛ راه خطرناک و هیجانانگیزی که پیشرو دارد ممکن است با کمک پدربزرگ هموارتر شود. همین جاست که ژنرال وارد میشود.
گودرزی در توصیف جزییات ماهرانه عمل کرده و فضای داستانش را همچون نقاشی وسواسی با جزییات ترسیم کرده است. شخصیتهای منحصربهفرد رمان هر لحظه ممکن است دست به عملی پیشبینی نشده بزنند و همین مسئله ما را تا انتهای داستان در اضطراب و تعلیق نگه میدارد.
We are using technologies like Cookies and process personal data like the IP-address or browser information in order to personalize the content that you see. This helps us to show you more relevant products and improves your experience. we are herewith asking for your permission to use this technologies.