زن بودن تقدیری است که سایهٔ سنگینش را بر سر دختران خاک گسترده است؛ دخترانی که پذیرای تقدیرند و خوشبختی را فقط در قامت آن میبینند. اما تقد ...
زن بودن تقدیری است که سایهٔ سنگینش را بر سر دختران خاک گسترده است؛ دخترانی که پذیرای تقدیرند و خوشبختی را فقط در قامت آن میبینند. اما تقدیر بیرحم است و مرگی زودهنگام بر آنان روا میدارد. والدین دختران دو سال تمام در ماتم آنها میگریند، اما ناگهان دخترانشان زنده از راه میرسند. دخترانی که دو سال گم بودند، کجا بودند و چه بر سرشان آمده بود؟ والدین داغدار به مصیبت دیگری گرفتار میشوند. زنده شدن دختران فاجعهبارتر از مرگشان است. والدین نمیدانند با دخترانی که از جهان مرگ بازگشتهاند و آبستن هزار ابهامند چه کنند.
We are using technologies like Cookies and process personal data like the IP-address or browser information in order to personalize the content that you see. This helps us to show you more relevant products and improves your experience. we are herewith asking for your permission to use this technologies.