در آغاز قرن نوزدهم، عجیبترین افسانهها هنوز در سراسر بریتانی در گردش بودند. عصر، در حفرههای مزارع، مردم با ترس از ظهور آنکو، کارگر مرگ ...
در آغاز قرن نوزدهم، عجیبترین افسانهها هنوز در سراسر بریتانی در گردش بودند. عصر، در حفرههای مزارع، مردم با ترس از ظهور آنکو، کارگر مرگ، اسکلتی که در کفن پوشیده شده بود و داسی حمل میکرد، صحبت میکردند. این تصویر وحشتناک با خشونت باورنکردنی تخیل هلن جگادو کوچک را تحت تأثیر قرار داد. کودک که در برابر گرانیت یخی منهیرها جمع شده بود، خود را متقاعد کرد که او تجسم این شخصیت وحشتناک است. پس از مسموم کردن مادر خود، او به منطقه سفر کرد و همه کسانی را که با خوشحالی از این آشپز عالی استقبال کردند حذف کرد. او همه را بیرویه کشت. و او آنقدر خوب بود، آنقدر دلسوز بر بالین مردی که در حال مرگ بود، که هیچ کس حتی یک لحظه نمی توانست به طراحی هیولایی او شک کند. با به جا گذاشتن آثار بسیار، او در نهایت گرفتار می شود. این سر حاوی چه رازهایی بود که در 26 مارس 1852، در میدان شانز دی مارس در رن، در سبد گیوتین غلتید؟
We are using technologies like Cookies and process personal data like the IP-address or browser information in order to personalize the content that you see. This helps us to show you more relevant products and improves your experience. we are herewith asking for your permission to use this technologies.