مهاجمان سیاهپوشی شبیه نظامیها به عرشهی کشتی پژوهشی سیلویا اِرل شبیخون میزنند. مین خاره چسب به بدنهی آهنی کشتی چسبیده. بنگ! امیلی ب ...
مهاجمان سیاهپوشی شبیه نظامیها به عرشهی کشتی پژوهشی سیلویا اِرل شبیخون میزنند. مین خاره چسب به بدنهی آهنی کشتی چسبیده. بنگ! امیلی بلیکس مخوف و زاغی مرموز دستبهیکی کردهاند تا بچههای چند تا کله گنده را بدزدند. پارکر راتلج، پرندهنگر بزرگ، مأمور میشود زاغی زبل را به دامبیندازد. دارودستهی جاسوسان فوری به خط میشوند؛ شروع عملیات ناممکن گلدن گیت! اوضاع واقعا خطرناک است؛ اول باید پرندهی کتاب راتلج را پیدا کنند. مانتی در عملیات بادلین رد پرندهی کتاب مرموز را میزند. آلفای عملیات خودسرانه در خودسرانه: سیدنی بچهجاسوسها از خطر هراسی ندارند و همیشه هوای هم را دارند. چون آنها فقط یک گروه نیستند؛ دلشان میخواهد یک خانواده باشند! کارشناسان میگویند: مجلهی پیپِل: پیرنگ خلاقانهی داستان، لبخند رضایت را روی لبهای خوانندگان مینشاند. بَث مَکمولِن: نوجوانان میخکوب داستان میشوند و با خودشان میگویند نسخهی بعدی چهموقع به دستمان میرسد؟ خوانندگان میگویند: کتاب دوم جاسوسان انتظارها را برآورده میکند. خوانندگان عاشق شخصیتها و رابطهی دوستی بین آنها میشوند. هیجان از ابتدا تا انتهای کتاب ادامه دارد و یک لحظه هم، دست از سر بچهجاسوسهای خفن برنمیدارد. من به آقای جیمز پونتی مشکوکم؛ نمیدانم او یک مامور مخفی اِسآیاِس (سازمان اطلاعات جاسوسی بریتانیا) است که ادای نویسندهها را درمیآورد یا نویسندهای با تخیلی تحسینبرانگیز که داستانهای جاسوسی مینویسد. این کتاب برای بلندخوانی بسیارعالی است، چون نهتنها کودکان، بلکه بزرگترها را هم جذب داستان میکند. شخصیتهای کتاب خیلی خوب از آب درآمدهاند، هر کدام یک ویژگی منحصربهفرد و مشخص دارند و رابطهی بین آنها به روایت داستان کمک میکند. رابطهی بروکلین و سیدنی کمی پیچیده، ولی قابلدرک است. خواننده دسیسهچینی، توطئه و هیجان این کتابها را میپذیرد و آن را باور میکند.
We are using technologies like Cookies and process personal data like the IP-address or browser information in order to personalize the content that you see. This helps us to show you more relevant products and improves your experience. we are herewith asking for your permission to use this technologies.