به جرئت مىتوان گفت کتاب مفهوم قانون مهم ترین اثر، در زمینه ی فلسفه ی حقوق به زبان انگلیسى، در سده ی بیستم بوده است. این کتاب، چ ...
به جرئت مىتوان گفت کتاب مفهوم قانون مهم ترین اثر، در زمینه ی فلسفه ی حقوق به زبان انگلیسى، در سده ی بیستم بوده است. این کتاب، چند سال پس از انتشار، فهم فلسفه ی حقوق و شیوه ی تدریس آن را در دنیاى انگلیسى و غیر انگلیسى زبان دگرگون ساخت. این تأثیر شگرف موجب شد که درباره ی کتاب و آموزه هایش مطالب بسیارى، نه تنها در زمینه ی نظریه حقوقى بلکه همچنین در حوزه ی فلسفه اخلاق و فلسفه سیاسى، منتشر شوند. در نیم سده ی گذشته، نظریه ی حقوقى پروفسور هارت به کانون توجه در فلسفهی حقوق تبدیل شده است. پس از انتشار این اثر، نظریات جدى اى که در مراکز مهم آموزشى و پژوهشى حقوق، در سطح جهان، مطرح شده اند، صرفاً گامى در جهت بهبود یا نقد نظریه اثبات گرایى هارت بوده اند. در این کتاب، پس از نقد نظریه فرمان، قانون به مثابه اتحاد قواعد اولى و ثانوى معرفى میشود. اما این قواعد بافتى باز دارند و، از این رو، «تقنین قضایى» بهاى تنظیم قاعده مند حیات اجتماعى توصیف مىشود. برداشت قاعده مند از قانون در مقابل دو گرایش افراطىِ نظرى، یعنى شکلگرایى و قاعده شکاکى، قرار دارد که باید شرح داده و نقد شوند. پروفسور هارت، پس از این شرح و نقد، به بحث از نسبت میان قانون، از یک سو، و اخلاق و عدالت، از سوى دیگر میپردازد و، باریک بینانه، نکته هایى ژرف در این خصوص پیش مىنهد. نشان دادن خلط میان دو نوع قانون طبیعى، و نیز ترسیم محتواى حداقلى حقوق طبیعى، که در حقیقت محدودیت هاى طبیعى همه نظام هاى هنجارى اند، نمایانگر موضع نظرى او در برابر حقوق طبیعى هستند. هارت در فصل آخر کتاب، از حقوق بین الملل به مثابه مصداقى خاص از نظام حقوقى دفاع مىکند.
We are using technologies like Cookies and process personal data like the IP-address or browser information in order to personalize the content that you see. This helps us to show you more relevant products and improves your experience. we are herewith asking for your permission to use this technologies.