رمان فارسی.
خاطره فقیه، دختری با خلق و خویی یکرنگ و بی ریا، که بعد از فارغ التحصیل شدن از دانشگاه برای رسیدن به خواسته های جوانی اش مطابق ع ...
رمان فارسی.
خاطره فقیه، دختری با خلق و خویی یکرنگ و بی ریا، که بعد از فارغ التحصیل شدن از دانشگاه برای رسیدن به خواسته های جوانی اش مطابق عادت همه چیز را با چرتکه عقل و جوانی اش محاسبه می کند و تمام دو دو تا چهارتایی هایش او را پرستار پیرزنی بیمار می کند که چهار فرزند پسر دارد. قصه، قصه ی دلدادگی پرستار و ارباب نیست اما ورودش به منزل طلعت اسفندیاری، بیوۀ تاجر فرش – محمود اسفندیاری – شاید طلوع زندگی اش باشد اما به سیاهی غروب ... و یا شاید طلوعی باشد از دل غروب ... هر چه هست داستان زندگی من و شماست؛ زندگی آن ها و این ها ... تفاوت مان در تفاوت انتخاب هایمان است و بس!
We are using technologies like Cookies and process personal data like the IP-address or browser information in order to personalize the content that you see. This helps us to show you more relevant products and improves your experience. we are herewith asking for your permission to use this technologies.