ریموت در را می زند. تک توک چراغ های حیاط روشن است. درست مقابل پله ها نگه می دارد. پیاده می شوم به سمت ویلا به راه می افتم پشت سرم می آید. صدای ق ...
ریموت در را می زند. تک توک چراغ های حیاط روشن است. درست مقابل پله ها نگه می دارد. پیاده می شوم به سمت ویلا به راه می افتم پشت سرم می آید. صدای قدم هایش آهسته است هنوز به پاگرد جلوی در نرسیده ام که دستم کشیده می شود. با قدم های بلندی روبه رویم می ایستد. فاصله می گیرم چسبیده ام به در نمی توانم تکان بخورم نگاهش می کنم لب زیرینش را در میان دندانش گرفته سرم را پایین میاندازم دستش را زیر چانه ام می برد. آوا من این بچه رو میخوام.
We are using technologies like Cookies and process personal data like the IP-address or browser information in order to personalize the content that you see. This helps us to show you more relevant products and improves your experience. we are herewith asking for your permission to use this technologies.