میتونستی بگی بریم خونه. تو نمون چون من میخوام تنها باشم میتونستی هر چیز دیگه ای بخوای اما این هتل اومدن اینکه میخوای ثابت کنی این قدر تو ای ...
میتونستی بگی بریم خونه. تو نمون چون من میخوام تنها باشم میتونستی هر چیز دیگه ای بخوای اما این هتل اومدن اینکه میخوای ثابت کنی این قدر تو این شهر به هیچ چیز و هیچ کس هیچ تعلق خاطری نداری خیلی عذابم میده حالا هم پیاده شو. هم زمان پیاده میشویم و او با حال خرابی که هیچ تسلطی بر آن ندارد و با حرصی واضح میرود که با پذیرش حرف بزند و من ناخودآگاه خنده ام می گیرد.
به قول خودش اگر من و اویی بمانیم و آینده ای وجود داشته باشد با هم بساطی خواهیم داشت. او نمیداند من اکثر اوقات تنها سفر کرده ام و شب و نصف شب به شهر جدیدی رسیده ام که تا به حال آن را ندیده ام خودم تاکسی گرفته ام خودم هتلم را پیدا کرده ام اما اینجا در شهر خودم چنان برایم سینه سپر کرده است و برای گرفتن یک اتاق حال غریبی به خودش گرفته که فقط نگاهش میکنم.
We are using technologies like Cookies and process personal data like the IP-address or browser information in order to personalize the content that you see. This helps us to show you more relevant products and improves your experience. we are herewith asking for your permission to use this technologies.