نویسنده در این رمان بر آن است با ترسیم محیط آشنای زندگی شهری و جامعهی معاصر، نگاهی انتقادی بر روابط و توهمهای اشخاص بیفكند و درعین حال، ...
نویسنده در این رمان بر آن است با ترسیم محیط آشنای زندگی شهری و جامعهی معاصر، نگاهی انتقادی بر روابط و توهمهای اشخاص بیفكند و درعین حال، تصویری واقعگرا از عشق و روابط زن و مرد به دست آورد. این رمان داستان آدمهایی است كه از موقعیت رقم خوردهی روزگار در عذابند. آنان با هم زندگی می كنند، اما تنهایند. اشخاصی هستند كه در پیروی از ایدهآلها به هدف دلخواه نرسیدهاند؛ آدمهایی هستند كه در جست و جوی فضایی تقلا می كنند كه بتوانند در آن آزادانهتر نفس بكشند، به دنبال مكانی هستند كه بتوانند در آن جا تصویری واضحتر و واقعی تر از خود بیابند. این اشخاص در جریان این جست و جو شك می كنند، خود را به نقد می كشند، تغییر می یابند و حتی دچار اشتباه می شوند و سرخوردگی ناشی از آن را با تمام وجود احساس می كنند، اما ناامید نمی شوند. شخصیتهای این داستان به خود وفادارند و نیاز به زندگی بهتر را فراموش نمی كنند. ("تبت" كنایه از جغرافیایی است كه در آن جا انسان ها به طبیعت خود نزدیك ترند، چهرهی یك رنگ تر و صمیمانه تری از عشق را تجربه می كنند و بدین ترتیب، جوهر واقعی سركوب شده ی وجودشان از نو پدیدار می شود).
We are using technologies like Cookies and process personal data like the IP-address or browser information in order to personalize the content that you see. This helps us to show you more relevant products and improves your experience. we are herewith asking for your permission to use this technologies.