رمان فارسی. نوه ی زيبا و دلربای فريان شاه بزرگ، شاهدخت آرميتا، كه با وجود داشتن خواستگاران بی شمار از ميان شاه و شاهزاده و فرماندهان لشكری ...
رمان فارسی. نوه ی زيبا و دلربای فريان شاه بزرگ، شاهدخت آرميتا، كه با وجود داشتن خواستگاران بی شمار از ميان شاه و شاهزاده و فرماندهان لشكری و كشوری، دل به دارا پسر دوم آپاسای وزير بسته است، پس از پی بردن به رغبت پادشاه به ازدواج او با باتيس، پسر برسام شاه يونانی، برای جلوگيری از سر گرفتن اين وصلت، به هوش و ذكاوت ملكه هليله كه حيله ای را از جانب ميهمانان يونانی شان احساس كرده است، تكيه می كند. باتيس نيز كه پی به علاقه ی ميان آرميتا و دارا برده است، خشمی نشأت گرفته از حسادت و غرض را نسبت به دارا در دل احساس می كند و تلاش خود را برای شكست رقيبش به كار می گيرد. در اين ميان ديدارهای جادويی و اعجاب آور شاهدخت آرميتا و پسر سيزده ساله ی ساكن در نزديكی صومعه قديمی، آروكو، با انسان هايی كه تنها آن دو قادر به ديدنشان هستند و همراهی آرميتا و آروكو با يكديگر در رويا، زندگی شان را به چالش مي كشاند و با بهت و حيرت همراه می سازد.
We are using technologies like Cookies and process personal data like the IP-address or browser information in order to personalize the content that you see. This helps us to show you more relevant products and improves your experience. we are herewith asking for your permission to use this technologies.