این داستان زندگی یک خانواده ایرانی را در مقطعی ٣٠ ساله از دوران پس از کودتای ٢٨ مرداد تا جنگ تحمیلی را به تصویر می کشد.
هوتو با آن چشم های ز ...
این داستان زندگی یک خانواده ایرانی را در مقطعی ٣٠ ساله از دوران پس از کودتای ٢٨ مرداد تا جنگ تحمیلی را به تصویر می کشد.
هوتو با آن چشم های زاغ، نگاه های دقیق، صدای پر طنین و خلط گلویش، ذهنم را به خودش واداشته و بر سرم سایه انداخته است و گوهر که رهایم نمی کند و هما که سایه های غم در چشم هایش هست و دم برنمی آورد و محمد که پاره ی تنم شده است و صدوق که می شناسمش و علی که نمی دانم کجای دلم بگذارمش و گودرز که در پستوی ذهنم پنهان است و احمد که مانده ام چکارش کنم و لیلا که مبهوتم می کند و غلام و ... آه! حالا کمی راحت شدم.
We are using technologies like Cookies and process personal data like the IP-address or browser information in order to personalize the content that you see. This helps us to show you more relevant products and improves your experience. we are herewith asking for your permission to use this technologies.