رمان فارسی.
اجاق همسر مهندس بختیاری کور است. مهندس و همسرش قرار می گذارند با ازدواج دوم و موقت او، صاحب فرزندی شوند. بنا به این شرط که ...
رمان فارسی.
اجاق همسر مهندس بختیاری کور است. مهندس و همسرش قرار می گذارند با ازدواج دوم و موقت او، صاحب فرزندی شوند. بنا به این شرط که مادر بچه، فرزندش را در قبال مبلغی به آن ها واگذار کند و دیگر پیگیر فرزندش نشود! این میان، دختری به دنیا می آید و خسرو در بدو تولد او را با خود به تهران می برد و به مدت هجده سال، دخترشان تیام، مثل پرنسسی در ناز و نعمت زندگی می کند! از بد روزگار، تیام در سانحه ای از دنیا می رود! خسرو با حالی زار و نزار و به قصد گرفتن حلالیت از همسر موقت سابقش، به ایل خودشان برمی گردد و تازه مطلع می شود در آن شب تاریک، دختر دیگری قدم به دنیا گذاشته است که قل همزاد تیام بوده است و از روی عجله، از وجود دختر دومش بی خبر مانده است! ... خداحافظی تیام از دنیای خانواده ی بختیاری، برابر است با سلام طلا، به زندگی قل همسانش و ...
We are using technologies like Cookies and process personal data like the IP-address or browser information in order to personalize the content that you see. This helps us to show you more relevant products and improves your experience. we are herewith asking for your permission to use this technologies.