رمان نروژی.
«ارلند لو» در رمان "ابر ابله" فضای یک دست و شفافی را به تصویر کشیده است. حوادث داستانش را خیلی ظریف و به هم پیوسته کنار هم چیده ا ...
رمان نروژی.
«ارلند لو» در رمان "ابر ابله" فضای یک دست و شفافی را به تصویر کشیده است. حوادث داستانش را خیلی ظریف و به هم پیوسته کنار هم چیده است و روایت قهرمان رمان بسیار صمیمی و باورپذیر از کار در آمده است. نویسنده در داستانش با لحنی صمیمی و بیانی موجز، به مسائلی هستی شناسانه پرداخته و در واقع و با نگاهی ساده به روایت مسائل پیچیده ای پرداخته که حرف زدن راجع به آنها الفبای خاصی را می طلبد.
فضایی که اِرلند لو از نروژ به دست می دهد، کشوری در آرامش و سکوت است، این سکوت در تمام نقاط داستان مشهود و ملموس بوده و تا انتهای داستان نیز بر آن حاکم است، یعنی تا آنجا که شخصیت داستان به آمریکا سفر می کند. بعد از رفتن او به نیویورک، فضای داستان رنگ و بوی دیگری گرفته و به گونه ای شلوغ و بی بند و بار جلوه می کند.
داستان، شخصیت های محدودی دارد و نویسنده تنها بنا به ضرورت و در شرایطی که برای خلق موقعیت ها و فضاهای داستانی اش نیاز دارد، آنها را وارد داستان کرده و بعد از انجام کارکرد مورد نظر، آنها را به سرعت از قصه ی اصلی دور می کند. خلوت بودن فضای داستان بیش از هر چیز به تنهایی قهرمان داستان تأکید دارد. مهم ترین شاخصه ی "ابر ابله" تنها بودنش است تا آنجا که به نظر می رسد در جهانی که پیش روی مان قرار دارد، او تنها جنبنده ست که وجود دارد. اما "ابر ابله" برای فرار از تنهایی و انزوایش به اشیاء پناه می برد و خود را با آنها می شناساند.
We are using technologies like Cookies and process personal data like the IP-address or browser information in order to personalize the content that you see. This helps us to show you more relevant products and improves your experience. we are herewith asking for your permission to use this technologies.