«ژنرال در هزار توی خود» کتابی نوشته گابریل گارسیا مارکز، نویسنده کلمبیایی برنده جایزه نوبل ادبیات است. این اثر در دسته ادبیات داستانی با ...
«ژنرال در هزار توی خود» کتابی نوشته گابریل گارسیا مارکز، نویسنده کلمبیایی برنده جایزه نوبل ادبیات است. این اثر در دسته ادبیات داستانی با موضوعی تاریخی قرار می گیرد. این کتاب به بخشی از زندگی سیمون بولیوار، رهبر جنبش های آزادیخواهی در آمریکای لاتین می پردازد که نخستین بار در سال ۱۹۸۹ منتشر شد. «ژنرال در هزار توی خود» روایتی از ماه های آخر زندگی بولیوار است و نویسنده آن را بر اساس آخرین سفر بولیوار نوشته. بولیوار از بوگوتا را در امتداد خط ساحلی دریای کارائیب به مقصد اروپا ترک کرده و تصمیم گرفته که برای مدتی طولانی در اروپا زندگی کند.
سیمون بولیوار در حالی به سفری طولانی و خودخواسته تن داده که از نظر جسمی و روحی بیمار است. او روزهای پرافتخاری را به یاد می آورد که پیروز نبردهای بسیاری بود اما بولیوار در یادآوری گذشته خود را شکست خورده می داند در حالی که بسیاری از مردم آمریکای جنوبی او را هنوز به عنوان قهرمانی آزادیبخش به یاد می آورند. بولیوار پی در پی روزهای و سال های گذشته را یادآوری می کند و همین باعث از هم پاشیدگی آهسته او برای امید به آینده و زندگی در قاره ای دیگر می شود. او در این یادآوری با شخصیت های فراوانی ملاقات می کند و گویی آن ها را در مقابل خود می بیند و همین باعث می شود که به حالتی از جنون و هذیان برسد و در هزارتوی ذهن و خاطرات خود گیر کند. گارسیا مارکز در این رمان با شکستن تصویر قهرمانانه سنتی بولیوار داستان ناامیدی های او را روایت می کند که از نظر جسمی و روانی بیمار و خسته است. نویسنده در «ژنرال در هزار توی خود» برخلاف تصور رایج از عشق بولیوار به زندگی، سیمایی از ناامیدی و بیماری او را از طریق روایت خاطراتش بررسی میکند که در آن ناامیدی، بیماری و مرگ بر عشق، سلامتی و زندگی پیروز میشوند.
We are using technologies like Cookies and process personal data like the IP-address or browser information in order to personalize the content that you see. This helps us to show you more relevant products and improves your experience. we are herewith asking for your permission to use this technologies.