کلاغ سیاه غصه دار است، زیرا که از رنگ سیاهش از ته دل بیزار است. او می خواهد مثل مرغ ها، پرهایش رنگی رنگی شود. او هرچیز رنگی را که پیدا می کند، ...
کلاغ سیاه غصه دار است، زیرا که از رنگ سیاهش از ته دل بیزار است. او می خواهد مثل مرغ ها، پرهایش رنگی رنگی شود. او هرچیز رنگی را که پیدا می کند، به لانه می برد و بعد از چهار روز همة آنهایی را که پیدا کرده است، به خودش آویزان می کند ولی نمی تواند بپرد. بنابراین دیگر کلاغ ها به او می خندند. کلاغ با خودش می گوید چه فایده که رنگین باشم ولی غمگین باشم و نتوانم پرواز کنم؟! این داستان برای گروه سنی «الف» و «ب» نوشته شده است.
We are using technologies like Cookies and process personal data like the IP-address or browser information in order to personalize the content that you see. This helps us to show you more relevant products and improves your experience. we are herewith asking for your permission to use this technologies.