داستان فارسی برای گروه های سنی "الف" و "ب". شیر کوچولو در باغ وحش به دنیا آمده بود. پشت میله های قفسی آهنی که از اول تا آخر آن فقط ده قدم بود. شی ...
داستان فارسی برای گروه های سنی "الف" و "ب". شیر کوچولو در باغ وحش به دنیا آمده بود. پشت میله های قفسی آهنی که از اول تا آخر آن فقط ده قدم بود. شیر کوچولو هر روز شیر مادرش را می خورد، با دم او بازی می کرد و از سر و کولش بالا می رفت. گاهی هم توی قفس راه می رفت، اما فقط ده قدم. در قدم یازدهم سرش می خورد به میله های قفس و دنگ صدامی کرد. اوضاع همین طور بود تا آن که یک روز نگهبان باغ وحش یادش رفت در قفس را ببندد و آن وقت ...
We are using technologies like Cookies and process personal data like the IP-address or browser information in order to personalize the content that you see. This helps us to show you more relevant products and improves your experience. we are herewith asking for your permission to use this technologies.