مفهوم غرب از دیرباز موضوع و مضمون دائمی برداشت ها و روایت پردازی های متنوعی بوده و سنت روایتگری آن بر سرشت و سرنوشت جهان غرب اثر نهاده است. ...
مفهوم غرب از دیرباز موضوع و مضمون دائمی برداشت ها و روایت پردازی های متنوعی بوده و سنت روایتگری آن بر سرشت و سرنوشت جهان غرب اثر نهاده است. روایت سیاسی غرب مدرن اما نهادینه ترین صورت بنای مفهومی و مهم ترین تکاپوی هویت سازی این حوزه جغرافیایی به شمار می آید که سرانجام در چارچوب یك منظومه ایدئولوژیک و ژئوپولتیک در سده بیستم جلوه عینی یافت. با پایان جنگ سرد و دگردیسی های دوران ساز پس از آن، مفهوم غرب به تدریج از « مولفه انحصاری » به یکی از عناصر هویتی اروپا و آمریکا تقلیل یافته و از بسامد و کاربرد آن در ادبیات سیاسی و گفتارهای رسانه ای دو سوی اقیانوس اطلس کاسته شد. بدین سان با پایان یك دوران و فرجام یك روایت، غرب سیاسی و تقدیر تاریخی آن به سخن روز و موضوع مناظره های دامنه دار تبدیل گردید. پرسش از افق سیاسی غرب در این چشم انداز دیگر تنها دغدغه بین غربی نیست بلکه پرسشی جهانی است و اهمیت تاریخی دارد. پژوهش پیش رو به واکاوی تبار تاریخی و چرخش های مفهومی غرب در جهان های اروپایی و آمریکایی و بازخوانی فرایندهای آغاز و انجام روایت سیاسی آن می پردازد.
We are using technologies like Cookies and process personal data like the IP-address or browser information in order to personalize the content that you see. This helps us to show you more relevant products and improves your experience. we are herewith asking for your permission to use this technologies.