رمان فارسی. پسره احمق! اون قدر این دست و اون دست کردی تا براش خواستگار اومد. اگر ازدواج کنه چی؟ اگه از پسره خوشش بیاد ... تو احمق فکر نکردی اون ...
رمان فارسی. پسره احمق! اون قدر این دست و اون دست کردی تا براش خواستگار اومد. اگر ازدواج کنه چی؟ اگه از پسره خوشش بیاد ... تو احمق فکر نکردی اون پری زیبارو همون طور که دل تو رو لرزونده می تونه دل بقیه رو هم بلرزونه. وای خدای من، به دادم برس ... بی توجه به حرف مامان سریع از پله ها بالا رفتم و به اتاقم پناه بردم. مثل مرغ پرکنده دور خودم می چرخیدم و با خودم حرف می زدم ...
We are using technologies like Cookies and process personal data like the IP-address or browser information in order to personalize the content that you see. This helps us to show you more relevant products and improves your experience. we are herewith asking for your permission to use this technologies.