در اواسط قرن پنجم ه.ق سلطان محمد خوارزمشاه بر ایران حکومت میکرد. مردم ایران نیز در کمال آرامش و آسایش و نعمت و ثروت زندگی میکردند. همسای ...
در اواسط قرن پنجم ه.ق سلطان محمد خوارزمشاه بر ایران حکومت میکرد. مردم ایران نیز در کمال آرامش و آسایش و نعمت و ثروت زندگی میکردند. همسایۀ شرقی سلطان محمد خوارزمشاه، قراختاییان بودند که وی با آنها سه بار جنگید و نهایتا آنها را شکست داد. این مسأله به ضرر سلطان محمد تمام شد. زیرا، قراختاییان سدی بودند میان ایران و مغولان که روز به روز قدرتمندتر میشدند؛ ولی وی این مانع را از سر راه برداشت و راه را برای مغولان هموارتر کرد که در نهایت به نابودی خود وی و تصرف ایران منجر شد. در این زمان چنگیزخان در مغولستان حکومت میکرد؛ او به مرور زمان و با متحد کردن اقوام مغولی، بسیار توانمند شده و توانسته بود بسیاری از شهرهای چین و حتی پکن را فتح کند. هنگامی که خبر تصرف چین به سلطان محمد رسید، او بسیار ناراحت شد، زیرا وی نیز رؤیای تسخیر چین را در سر میپروراند. بنابراین برای اطلاع از صحت و سقم خبر، تعدادی از بازرگانان خود را به خدمت چنگیزخان فرستاد. از طرف دیگر چون چنگیزخان در آرزوی تصاحب جهان بود، فرصت را غنیمت شمرده، با بازرگانان بسیار محترمانه برخورد و کالاهای آنها را خریداری کرد. پس از مدتی نیز تعدادی از جاسوسان خود را با ظاهر بازرگان به قلمروی خوارزمشاهیان فرستاد تا اطلاعاتی کسب کنند. وقتی که آنها به اترار، یکی از شهرهای مرزی رسیدند، حاکم شهر بنا به برخی دلایل، آنان را به قتل رسانید. سلطان محمد نیز که خطر مغولان را جدی فرض نمیکرد، حاضر به عذرخواهی از مغولان نشد و همین مسأله باعث حملۀ مغولان به ایران و فتح آن شد. در این کتاب داستان چگونگی شکلگیری حملۀ مغول و افسانۀ پنج برادر بیان شده است.
We are using technologies like Cookies and process personal data like the IP-address or browser information in order to personalize the content that you see. This helps us to show you more relevant products and improves your experience. we are herewith asking for your permission to use this technologies.