داستان فارسي. داستان اين كتاب درباره درختي است به نام «انجير معابد» كه در محل زندگي خانواده آذرپاد وجود دارد و مردم اعتقاد بسيار قوي به آن ...
داستان فارسي. داستان اين كتاب درباره درختي است به نام «انجير معابد» كه در محل زندگي خانواده آذرپاد وجود دارد و مردم اعتقاد بسيار قوي به آن داشته و پسر خانواده به نام فرامرز هيچ اعتقادي به آن ندارد. پس از مرگ پدر، فرامرز دچار سرگرداني شده و به مواد مخدر روي مي آورد. در شهر ديگري خود را به عنوان پزشك معرفي مي كند، و در حالي كه مردم فكر مي كردند او مرده است به صورت مرشدي به شهر خود بازمي گردد�
We are using technologies like Cookies and process personal data like the IP-address or browser information in order to personalize the content that you see. This helps us to show you more relevant products and improves your experience. we are herewith asking for your permission to use this technologies.