رئیس اداره‌ی آتش‌نشانی گفت : “چه کارهایی بلدید؟”
بلند گفت : “قربان! من کارهایی بلدم که کسی بلد نیست. مثلاً هر وقت دعا کنم، باران می‌بار ...
رئیس اداره‌ی آتش‌نشانی گفت : “چه کارهایی بلدید؟”
بلند گفت : “قربان! من کارهایی بلدم که کسی بلد نیست. مثلاً هر وقت دعا کنم، باران می‌بارد. یعنی یک ابر باران‌زا در آسمان دارم که حواسش به من است. هر وقت بخواهم، می‌بارد. باران برای خاموش کردن آتش خوب است.”
We are using technologies like Cookies and process personal data like the IP-address or browser information in order to personalize the content that you see. This helps us to show you more relevant products and improves your experience. we are herewith asking for your permission to use this technologies.
4 (0 رتبه بندی توسط کاربران ما)
