داستان بلند برای نوجوانان به زبان فارسی دری.
آن شب بیژن تا نزدیک صبح خوابش نبرد و فقط به این سفر فکر می کرد. وقتی خیلی کوچک بود، با پدر و ماد ...
داستان بلند برای نوجوانان به زبان فارسی دری.
آن شب بیژن تا نزدیک صبح خوابش نبرد و فقط به این سفر فکر می کرد. وقتی خیلی کوچک بود، با پدر و مادرش به خانه ی عمه جان رفته بودند، اما آن موقع آن قدر کوچک بود که حالا که به زودی ده سالش تمام می شد، اصلا چیزی از آن سفر به یاد نداشت. فقط می دانست که عمه جان، تک و تنها در یک روستای خوش آب و هوا زندگی می کند...
We are using technologies like Cookies and process personal data like the IP-address or browser information in order to personalize the content that you see. This helps us to show you more relevant products and improves your experience. we are herewith asking for your permission to use this technologies.